انفجار درون

پربارترین و بهترین خوشه ها ی گندم به طرف زمین آویزان هستند.

انفجار درون

پربارترین و بهترین خوشه ها ی گندم به طرف زمین آویزان هستند.

بیوگرافی کامل محمدرضا گلزار

بیوگرافی کامل محمدرضا گلزار

نام اصلی: محمدرضا

نام خانوادگی اصلی: گلزار

سمت (در بخش های): بازیگران،

تاریخ تولد: 1354

محل تولد: تهران

ملیت: ایران

مدرک تحصیلی: لیسانس مکانیک


بیوگرافی

قبل از اینکه به سینما بیاید، نوازنده بود و به عنوان گیتاریست با گروه آریان همکاری می کرد. آشنایی اتفاقی اش با ایرج قادری باعث می شود تا در فیلم "سام و نرگس" بازی کند. از آن به بعد در فیلمهای "زمانه"، "بالای شهر، پایین شهر" و "شام آخر" بازی کرد که فیلم آخری زودتر از دیگر فیلمهایش به نمایش درآمد.
محمدرضا گلزار در سال 1381 در فیلمهای "بوتیک" و "چشمان سیاه" بازی و سال 1382 را با بازی در فیلم "13 گربه روی شیروانی" آغاز کرد.
شاید کسی باور نمی کرد که گلزار هم بتواند خوب بازی کند. اما او در فیلم "بوتیک" نشان داد که اگر بخواهد می تواند بازیگر موفقی باشد.

منبع: ایران اکت

تفاوت لترون و MDF

تفاوت لترون و MDF همانطور که در قسمت لترون توضیح داده شد در ایران به نئوپان هایی که توسط لترون روکش میشوند اصطلاحا لترون گفته میشود .لذا در واقع تفاوت بین نئوپان و MDF میباشد چون هر دو صفحه توسط لترون روکش میشود .

رجوع شود به MDF چیست؟

مشاهیر حسابداری ایران

حسن سجادی نژاد

حسن سجادی نژاد
راز ماندگاری استاد

محمدجواد صفار

به منظور معرفی و بزرگداشت پیشگامان حسابداری نوین ایران، در شماره قبل از مرحوم اسماعیل عرفانی یاد کردیم. هرگاه بحث حسابداری نوین و تحول آن مطرح می شود، عرفانی و سجادی نژاد، نخستین نامهایی است که به یاد می آید. شیوه زندگی مرحوم عرفانی و فوت او در سال 1352، کمابیش غریبانه بود، به گونه ای که حتی دستیابی به اطلاعات اولیه در مورد ایشان نیز با دشواری همراه بود. اما هنگامی که استاد سجادی نژاد، از برجسته ترین پیشگامان حسابداری نوین کشور روی در نقاب خاک کشید آسیب ملموس و جبران ناپذیری بر پیکرة حرفه هنوز نوپای حسابداری وارد آمد. سراسیمگی و دلواپسی در همه مشهود بود، زیرا دریافتند کسی که دورادور به همه دلگرمی می داد و همه ناخودآگاه به او اتکا داشتند از میان رفته است. طی یکی دو سال پس از رفتنش، بزرگان حرفه سخنها درباره اش گفتند و هریک کوشیدند ادای دینی به او بکنند، و این ادای دین با نوعی وفاداری به ارزشهایی که استاد در تمامی عمر با آنها زیست و به دیگران آموخت، همراه بود.

اگر می گوییم که سجادی نژاد را بزرگداشتی شایسته تر باید، به خاطر زندگان است؛ که در گذشتگان را اگر نیازی باشد، تنها به دعای خیر و آمرزش خواهی است؛ و در این نسل و نسلهای بعد کم نیستند افرادی که دعای خیر بدرقه راه سجادی نژاد کنند.

و براستی نیز چنین است. شمار دانش آموختگان او را حدود 5000 نفر تخمین می زنند و تعداد شاگردان غیرمستقیم او بسی بیشتر از این است. ما نیز به نمایندگی از سوی این دانش آموختگان یادی از ایشان می کنیم، به این امید که چراغی فرا راه رهروان طریق او افروخته باشیم.

زنده یاد استاد سید حسن سجادی نژاد در اسفندماه 1296 در خانواده ای متدین و عالم در شهر اصفهان دیده به جهان گشود. پیش از آنکه در آذر ماه 1315 از طرف بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری عازم انگلستان شود، علاوه بر تحصیلات متوسطه و دریافت دیپلم علمی، در رشته ریاضیات عمومی، فیزیک و شیمی نیز کسب علم کرد. شواهد نشان می دهد که این مطالعات بعد از آن نیز به شیوه ای غیرکلاسیک ادامه یافته است. در سال 1323 (1945 میلادی) به عضویت وابسته انجمن حسابداران خبره انگلستان و در سال 1338 (1960 میلادی) به عضویت پیوسته آن انجمن درآمد. در سال 1324 پس از پایان تحصیلات عالی در انگلستان، به ایران برگشت و از سال 1330 به اتفاق تنی چند از هم دوره های خود مامور خدمت در شرکت نفت شد و خدمتش در آنجا تا زمان بازنشستگی ادامه یافت.

اما با وجود این سوابق کار اجرایی، شادروان سجادی نژاد بیش از هر چیز معلم بود، و معلمی شغلی است که بازنشستگی نمی شناسد. او تا پایان عمر آموخت و آموزش داد. از همسر ایشان نقل شده است که “استاد یا مطالعه می کردند، یا می اندیشیدند و یا می نوشتند”. از یکی از شاگردان قدیم ایشان نقل است که “حتی اگر در سر امتحان از ایشان سئوالی داشتی که احساس می کردند پاسخ به آن، از نظر جنبه آموزشی ضرورت دارد، علیرغم کمک احتمالی به پاسخگویی به سئوالات امتحان، حتماً به آن پاسخ می دادند”. این شاگرد قدیمی استاد، خود چنین موردی را تجربه کرده بود.

حاصل عمر پربار ایشان، انبوهی از آثار آموزشی و تخصصی است. و از این دستاورد، آنچه منتشر شده بدین شرح است:

  • حسابداری مقدماتی (به همراهی آقای ابوالقاسم خردجو) سال 1338
  • اصول هزینه یابی و حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1340
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد1) سال 1342
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد2) سال 1343
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد3) سال 1344
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد4) سال 1347
  • اصول دفترداری و حسابداری بازرگانی (جلد5) سال 1346
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 1) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 2) سال 1356
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 3) سال 1357
  • حسابداری صنعتی و کاربرد آن در مدیریت (جلد 4) سال 1368
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد1) سال 1367
  • اصول هزینه یابی و روشهای حسابداری صنعتی (جلد2) سال 1376
  • با همکاری آقایان ملک آرایی و نظری (فرهنگ اصطلاحات حسابداری سال 1376) با همکاری دکتر فضل الله اکبری (توضیح آنکه فترت بین سالهای 1347 تا 1356، ظاهراً به دلیل همزمانی فعالیتهای پژوهشی با مسئولیت ریاست دانشکده حسابداری و امورمالی شرکت نفت و شروع به بازنگری ایشان به بعضی از کتابهایشان بوده است.)

مردانی چون سجادی نژاد دارای ویژگیها و ابعادی هستند که بازتابی عمیق در اندیشه و عقاید دیگران می گذارند از جمله این بازتابها را می توان در گفته های دانش آموختگان مستقیم و غیرمستقیم پیدا کرد که یقیناً استناد به این یادها و ستایشها کمک مهم و موثری در ترسیم سیمای آن زنده یاد خواهد بود. برخی از این گفته ها چنین است:

  • استاد اخلاق و شرافت، اشتیاق و استواری، درستی و درستکاری، دقت نظر و درایت، همت و شجاعت و وسعت نظر بود.
  • اشتیاق بی مانندی در آموختن، آموزش دادن و درست عمل کردن داشت.
  • دستانش سخت می لرزید، اما به رغم آن خطی خوش و پخته داشت. ذهنش فعال و اندیشمند بود و بیش و کمهای جسمانی بر استحکام و قدرت روحی او تاثیری نداشت.
  • مدیریت بدون حسابرسی را در سطح موسسه (خرد) و اقتصاد کلان مفسده می دانست.
  • پیری از نسل راستان، شرافت پیشگان، معلمان عاشق و پرهیزگاران درست کردار بود.
  • با تکیه برشعر معروف حافظ که می فرماید:
    “سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
    آنچه خودداشت زبیگانه تمنا می کرد”
    به نوعی به بازگشت به خویش اعتقاد داشت و به نقش ایرانیان در اداره امورمالی و حسابداری دنیای بزرگ اسلام اشاره می کرد.
  • بالاخره بجاست که بیان خصلتهای شادروان سجادی نژاد و کشف راز بزرگی و ماندگاری ایشان را استاد بزرگ دیگری بیان کند.
    استاد ارجمند دکتر فضل الله اکبری در مورد ایشان می گوید:
    “مقدر چنین بود که، درسالهای پایان زندگی، با پدید آورنده این اثر در سازمان حسابرسی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری، هم اتاق باشم و مصاحبت او لذت بخش بود. حسن سجادی نژاد را می گویم. علاوه بر دانش حرفه، به شعر، که آن را متناسب و به اقتضای مورد می آورد، علاقه بسیار داشت. صفای باطن و لهجه اصیل او به کلامش تاثیر و شیرینی خاص می بخشید. پرمایه، سخت کوش و پیگیر بود. به نوشتن عشق می ورزید و از این جهت کم نظیر بود. از بین همه آنان که در این رشته می شناسم، عشق و پشتکاری بالاتر و فاخرتر از آنچه او به نوشتن داشت ندیده ام. با همه نوع کتاب الفت داشت و به گفته فیلسوف شهیر ژان پل سارتر زندگیش در میان کتابها شروع و در میان کتابها نیز به خاموشی گرایید”.
    براستی راز ماندگاری استاد در چیست؟ آنچه از گفته ها و نظرات شاگردان نقل شده ما را به آستانه این راز رهنمون می شود. ولی باید باز هم برای کشف آن بکوشیم. به این منظور، مرور دوباره ای در زندگانی و ویژگیهای ایشان، راهگشای این مهم تواند بود، مهمی که برای نسل امروز و فردا بسی آموزنده است. در این مرور دوباره به چنین مواردی برمی خوریم:
  • ویژگیهای وراثتی و خانوادگی؛ سید بود و در خانواده ای متدین و عالم به دنیا آمد و رشد کرد.
  • تنوع زمینه های تحصیلی و مطالعاتی؛ علاوه بر حسابداری با علوم اسلامی، ریاضیات، فیزیک، شیمی و ادبیات فارسی و انگلیسی آشنایی داشت، به نحوی که در جای جای آثار ایشان، نتایج این مطالعات آشکارا دیده می شود و غنا و پرباری کم نظیری به تالیفات، سخنرانیها و نیز کلام ایشان بخشیده است. در پیشگفتاری بر متنی به نسبت قدیمی، به قلم مرحوم عرفانی، به این شعر زیبای عربی اشاره کرده اند که مصداق حال خود ایشان هم هست:
    “تلک آثارنا تدل علینا
    فانظروا بعدنا الی الاثار”
    آثار ما برما دلالت می کند؛ پس بعد از ما به آثارمان نظر افکنید.
  • به روز بودن؛ در زندگی همواره با جریانهای علمی و اجتماعی جدید همراه و هماهنگ می شد. از جمله در سال 1323 به عضویت وابسته و در سال 1338 به عضویت پیوسته انجمن حسابداران خبره انگلستان درآمد. همچنین کتابهای ایشان، تاریخ 10 سال پس از فوت ایشان را نیز دارد. اینها جز از طریق به روز شدن میسر نیست.
  • کار سیستماتیک، منظم و مداوم؛ تلاش او از بدو بازگشت به ایران بدون توقف ادامه داشت. از هنگامی که در گنجاندن ماده ای در قانون مالیاتهای سال 1328 ایفای نقش کرد [درهر موقعی که انجمن محاسبین و کارشناسان قسم خورده در کشور تشکیل شود، وزارت دارایی مکلف است نتیجه رسیدگی محاسبین قسم خورده را در مورد حساب یا ترازنامه هر بازرگان یا شرکت بپذیرد، و در این صورت برای تشخیص مالیات مودی، دیگر حاجت رسیدگی به دفاتر و اوراق مودی نخواهد بود.]، تا تشکیل انجمن حسابداران خبره ایران در سال 1353 و تکمیل و بازنگری کتابهای خود، یعنی در تمام طول زندگی.
  • صراحت و لطافت توام در کلام؛ زندگی استاد، آکنده از لطیفه های آموزنده بود. در جایی، در پاسخ به یکی از دوستان، که به ایشان گفته بود [به دلیل سردی هوا و دوری راه]: “فلان کار را می توانید در منزل هم انجام دهید” پاسخ داده بودند: “اگر قرار بر این است که پول مفت به من بدهند، من از فردا نمی آیم.” و جایی دیگر، پس از آنکه شخص چاپلوسی در حضورشان، زبان به تحسین بازکرد، بی ریا و بی پرده تقاضای “دوا” کرد و داستان جالینوس از مثنوی را بازگو کرد که:
    “جالینوس از یارانش می خواهد که فلان دارو را آماده کنند. یاران به وی خاطرنشان می سازند که “این دوا در علاج جنون کار رود و از کمال عقل تو بعید است که حاجت بدان کنی.”جالینوس پاسخ می دهد که امروز دیوانه ای با من در میان راه، اظهار تملق و چاکری کرد، اگر سنخیتی در میان ما نمی بود، این توجه در نزد او حاصل نمی شد.”
  • شوق و اشتیاق در آموختن و آموزاندن؛ دوستی می گفت: “هنوز دوستان واپسین خنده رضایت آمیزش از دیدن آخرین کار چاپ شده اش را فراموش نکرده اند”.
  • میهن پرستی؛ از ایشان سئوال کرده بودند که چگونه سجادی نژاد شدی؟ با صدایی محکم و لحنی مصمم پاسخ می دهد: “از عشقی که به کار داشتم و احساس وظیفه و مسئولیت در مقابل میهنم؛ عمرم و فراغتم را وقف کار کردم”.
  • سخت کوشی؛ روز دهم شهریور 1367 چشم از جهان فروبست. کنار تختش در بیمارستان پاستورنو عینکی و قلمی بود و کتابی که داشت آن را برای چاپ مجدد تصحیح می کرد.
    به عنوان حسن ختام، یادش را با متن دستنوشته استاد ارجمند جناب آقای مصطفی علیمدد گرامی می داریم.

لترون

لترون                                                            

شرکت لترون در سال 1963 توسط متخصصین کارخانه صنعت کاغذ و لاک آلمان تاسیس شد .در آن زمان طراحی آن کامپیو تری بود و امروزه توسط دستگاه های تمام اتوماتیک تولید میشود.این نوع روکش با تولیدی بالغ بر 150 میلیون متر مربع در سال ، بیشترین مقدار مصرف را در روکش های صنایع چوبی در 5 قاره دنیا دارا میباشد.

در ایران به نئوپانهایی که توسط لترون روکش میشوند ، اصطلاحا لترون گفته میشود .

از جمله مزایای لترون نسبت به روکش های طبیعی ، مقاوم بودن آن در برابر آب و استحکام بیشتر در برابر ضربه ، سائیدگی و نور آفتاب می باشد .

 خرید                      مشتریان گرامی میتوانند پس از بازدید از سایت و انتخاب محصول مورد نظر با شماره تلفن های 7605163-021و7641823- 021تماس گرفته وکد کالا و رنگ محصول را اعلام نمایند. سپس کالای سفارش شده به محل مورد نظر خریدار ارسال شده و مبلغ کالا و هزینه حمل و نقل دریافت می گردد .

لازم به ذکر است هزینه حمل و نقل به عهده مشتری می باشد.

مشاهیر حسابداری ایران

                  
دکتر عزیز نبوی

دکتر عزیز نبوی

موسس موسسه عالی حسابداری و مولفی برجسته در دانش حسابداری

نبوی را به عنوان مدیری موفق می­شناسیم. وی مولفی برجسته بود. چاپ مکرر کتابهایش در طول 40 سال گذشته و انبوه متقاضی برای آنها حاکی از اهمیت و ارزش کاربردی تالیفاتش است. نبوی معلمی دانشمند و توانا بود که دانش وسیعش از مطالعات گسترده­اش در زمینه­های مختلف پدید آمده بود.

مصطفی علی­مدد -  یادنامه استاد عزیز نبوی ـ من مرگ این عزیزراباورنمی­کنم ـ مجله حسابدار شماره 156

عزیز نبوی فرزند میربابا نبوی از فرهیختگان و آزادی­خواهان آذربایجان در صدر مشروطه است. ایشان در بیان شرح حال خود می­گوید:
« در سال 1311 در بندرانزلی متولد شدم، اما در تهران زندگی کردم. نخست لیسانس حقوق و پس از آن فوق­لیسانس علوم اداری و سرانجام در اولین دوره دکترا در ایران، دکترای اقتصاد گرفتم و در سال 1340(1960 میلادی) موفق به اخذ درجه دکترای علوم اداری با تخصص در زمینه حسابداری از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی شدم. استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصاد دانشگاه تهران، استاد دانشکده اقتصاد و بانکداری دانشگاه ملی و بنیانگذار و رئیس موسسه عالی حسابداری بودم. افتخارم این است که هزاران جوان تحصیلکرده برای کشورم تربیت کرده­ام. از سال 1355 به بعد استاد دانشگاه کشور سوئیس بودم و در دانشگاه اروپایی سوئیس روش علمی تحقیق، حسابداری مالی و حسابداری مدیریت تدریس کردم.»

دکتر عزیز نبوی خدمات دولتی را در وزارت امور اقتصادی و دارایی آغاز کرد و سالها در مقام مشاور عالی وزارت دارایی، مشاور مالی وزارت کشور و مشاور مالی وزارت پست و تلگراف و تلفن بکار مشغول بود. مدیریت مجله تجارت دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه تهران، عضویت در هیئت مدیره انجمن حسابداران قسم خورده ایران، سردبیری مجله بانکها در وزارت دارایی و نمایندگی دولت ایران در کنفرانس جهانی امور مالی در ایتالیا در سال 1964 میلادی از دیگر اموری بود که ایشان به آنها اشتغال داشت.

او ایده ایجاد یک دانشکده را داشت، آن را اجرا کرد و موفق هم بود. تاسیس موسسه عالی حسابداری در سال 1343 کاری بزرگ و دشوار بود که آن را به انجام رساند و با آموزش حسابداری در سطح دانشگاهی و تخصصی موجب شد که دگرگونی شگرفی در کار و زندگی شمار زیادی از جوانان آن روزگار پدید آید. زنده یاد دکتر عزیز نبوی ذهنی پر از ایده داشت: تحقیق، تالیف، ساخت و کارآفرینی.

حاصل کار دکتر نبوی، دانش­آموختگان موسسه عالی حسابداری هستند که بسیاری از آنها در کار و زندگیشان موفقند. وجود شمار قابل توجهی استاد دانشگاه در ایران و کشورهای دیگر، وجود شمار بیشتری حسابدار حرفه­ای و وجود شمار مدیران بسیار در بین آنها نشانه موفقیت ایشان است. دکتر عزیز نبوی را می­توان یکی از پایه­گذاران آموزش حسابداری نوین در ایران به­شمار آورد.

دکتر نبوی علاوه بر 30 سال تدریس در دانشکده­های مختلف5 در ایران، آمریکا و سوئیس، پژوهشگر و مولف مجموعه 2 جلدی اصول حسابداری است که تاکنون چندین بار تجدید چاپ شده است. ویژه­گی اصلی این دوره دو جلدی پرداختن به تمامی جنبه­های حسابداری و کوشش در انطباق مطالب با اوضاع و احوال ایران است. ایشان مولف کتاب اصول حسابرسی و اصول حسابداری دولتی است و دارای تالیفات متعدد به زبان انگلیسی و فرانسه می­باشد.

زنده­یاد دکتر عزیز نبوی روز شنبه 10 آبان 1382 وفات یافت و در شهر مونترو سوئیس به خاک سپرده شد. از ایشان سه فرزند، دو پسر و یک دختر باقی مانده است.

 

MDF

mdfفیبرباچگالی متوسط                                                                                                                                                                     نوعی فیبر است که از ذرات چوب بهم چسبیده تحت فشار و حرارت بوجود می آید.

مزایا: به دلایل زیر می توان گفت که چرا MDF به جای تخته سه لا و یا تخته های نئوپان بکار می رود :

1-    چگال است – مقدار ذرات چوب در واحد حجم ، زیاد است

2-    مسطح و هموار است .

3-    محکم و بدون گره است .لذا براحتی سوراخکاری و سوهانکاری میشود، و به فرم های دلخواه در می آید .

4-    از آنجا که از ذرات بسیار ریزو  نرم  تشکیل شده است ، بافت آن در سطح قابل تشخیص نمی باشد .

5-   براحتی با چسب چوب بهم میچسبد .سطح آن را می توان رنگ روغن یا رنگ پلاستیک زد و همچنین بوسیله لترون و یا اچ پی ال و یا روکش ملامین روکش نمود.

 

موارد استفاده: برای ساخت کابینت ، دیوارهای چوبی و کمد و دکوراسیون داخلی منزل استفاده میشود.

مشاهیر حسابداری ایران ۲

اسماعیل عرفانی

اسمعیل عرفانی

 محمد شلیله

این زمان دیگر نام اسمعیل عرفانی تنها برروی کتابهایی برجای مانده است که آن زنده یاد در رشته حسابداری و حسابرسی تالیف کرده است و در آن قطع خاص انتشارات دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران منتشر می شد و اکنون در کتابخانه های معتبر نگهداری می شود و تنها در بررسیهای تاریخی تحولات دانش حسابداری در ایران به آن مراجعه می شود. بیش از این اما در دوران اخیر کمتر از او یاد کرده ایم؛ او را که واضع واژه های حسابرس و حسابرسی، استاد حسابداری، مشاور دکتر محمد مصدق، از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران، از شمار مولفان و بنیانگذاران برجسته دانش نوین حسابداری و حسابرسی کشور، بنیانگذار نخستین انجمن حرفه ای ایران، از کارگزاران بلند پایه بانک ملی ایران، معاون بانک مرکزی، مشاور سازمان برنامه و رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت ایران، عضو هیئت نمایندگی ایران در دادگاه لاهه و تحلیلگر چیره دست اقتصاد بود. اعتبار او البته از نقشها و سمتهایی که داشت مایه نمی گرفت بلکه عملکردش در مشاغل پیشگفته بود، که به او اعتبار می بخشید و می توان از خلال بررسی آن آموزه های کم نظیری از چگونه حسابرس بودن را در اختیار نسل کنونی حسابداران نهاد و به نسلهای آینده سپرد.

اسمعیل عرفانی پیش از آنکه پیر شود، از میان ما رفت، اما بیش از آنکه از یاد رفتنی باشد به یادماندنی است.

نوشته حاضر حاصل کوششی است که از آغاز سال 1372 و در راستای بازشناخت استاد اسمعیل عرفانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. اما در هرگامی با محدودیتهای پیشبینی نشدنی در دستیابی به اطلاعات مستند روبه رو بود. برای نمونه، دستاورد این همه سال جستجویمان، تنها یک امضا از استاد بود که آن هم در پرتو لطف یکی از شاگردان استاد به دست آمد. بیش از این دریغ از دستیابی به جمله ای دست نوشته استاد. اما در برابر این دشواریها هر آنچه نیز که تاکنون فراهم آمده در پرتو نیک خواهیها و راه گشاییهای بستگان، شاگردان و دوستان استاد بوده است.

نخست باید از دکتر پرویز شمس استاد ادبیات بسیاری از حسابداران یادکرد که بررسیهای نخستین را آسان کرد و مرا خانه به خانه با بستگان آن شادروان آشنا ساخت؛ از فیروز عرفانی برادر استاد و خدیجه حسن پور معلم گرانقدر فرزندان این مرز و بوم دختر عمه شادروان که مرا در خانه هایشان پذیرا شدند و از هیچگونه یاری در کار بررسی دریغ نکردند، از آقای مهندس علی خیام عرفانی خواهرزاده استاد که حق بسیاری در این کوشش دارند، عکسهایی دست نیافتنی از استاد را در اختیار گذاشتند، پرسشنامه های تهیه شده مرا در ایران و خارج از کشور به بستگان و آشنایان استاد ارائه کردند، پاسخهای آنان را گردآوردند و به من سپردند و از غلامرضا حیدرخویی شاگرد استاد که مدارک درخور استفاده ای را فراهم آوردند و خاطرات خود را از استاد بازگو کردند و سرانجام از پروین عرفانی خواهر و پرویز عرفانی برادر و مسعود عرفانی خواهرزاده استاد که با دقتی بیشینه به پرسشهای پرسشنامه ها پاسخ گفتند و به یافته های بررسی کننده اعتبار بخشیدند.

اسمعیل عرفانی فرزند میرزا ابوطالب خان عرفانی است. خود ابوطالب خان در رودبار متولد شده است. او پس از پایان گرفتن تحصیلاتش در شاهزاده عبدالعظیم (شهرری)، برای مطالعه و آشنایی با روشهای نوین آموزش و پرورش به قفقاز رفت و در آنجا مدرسه ای برای ایرانیان مقیم قفقاز تاسیس کرد. پس از آن راهی سمرقند شد و در آنجا نیز به تاسیس مدرسه برای فرزندان ایرانیان مقیم آن شهر همت گماشت. شادروان ابوطالب عرفانی پس از انقلاب اکتبر، مانند بسیاری از ایرانیان مهاجر، به میهن بازگشت و در بندر انزلی دست به تاسیس مدرسه ای زد که اسمعیل و برادرش ابراهیم از نخستین شاگردان آن بودند. سپس برای اینکه فرزندانش به دانشگاه راه یابند در سال 1309 به تهران آمد. ابوطالب خان عرفانی از یاران و همرزمان میرزا کوچک خان بود و مدتی را همراه سردار جنگل در اقامتگاه او سپری کرد و در همانجا همسر و یکی از فرزندانش را از دست داد.
در کتاب سردار جنگل، نوشته ابراهیم فخرایی نیز از او به نام میرزا ابوطالب یاد شده است. از آن زمان به بعد چون پیشینه سیاسی و مبارزاتی وی با اوضاع و احوال سیاسی آن زمان سازگار نبود، کوشید تا زندگی خود را در گمنامی بگذراند.

ابوطالب عرفانی، خدمتگزار فرهنگ این مرز و بوم سرانجام در پی چهل سال تلاش در راه ایجاد مدارس جدید و تصدی مشاغلی چون ریاست فرهنگ انزلی، کفالت فرهنگ گیلان و ریاست مدرسه ناصرخسرو سرانجام در سال 1325 چشم از جهان فروبست.

اسمعیل عرفانی فرزند سوم از چهار فرزند نخستین ازدواج پدر در سال 1295 در بندر انزلی بدنیا آمد، تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسه ای که پدر تاسیس کرده بود، در انزلی به پایان رسانید و بعد برای ادامه تحصیل به رشت رفت و دوره متوسطه را در آن شهر گذراند. درآن زمان دانش آموزان می توانستند در صورت برخورداری از استعداد و توانایی تحصیلی چشمگیر چند کلاس را در یکسال بگذرانند و اسمعیل عرفانی نیز با استفاده از این حق و به اتکای استعداد وظرفیت خارق العاده اش توانست در سن 15 سالگی به اخذ دیپلم کامل متوسطه و پس از سه سال در 18 سالگی به دریافت درجه لیسانس حقوق نایل آید. او پس از پایان دوره دانشکده حقوق به استخدام بانک ملی ایران درآمد و دوسال بعد، در سال 1315 همراه نخستین گروه اعزامی از سوی بانک ملی ایران برای تحصیل در رشته حسابداری به انگلستان رفت، و این دوره را که مدت آن هشت سال بود در پنج سال به پایان رسانید و با موافقت بانک ملی ایران دو سال نیز در مدرسه اقتصاد لندن به تحصیلات عالی در رشته اقتصاد پرداخت و در این رشته موفق به دریافت درجه فوق لیسانس شد.

بازگشت اسمعیل عرفانی به میهن، تا پایان جنگ جهانگیر دوم به طول انجامید. در این زمان او نخستین حسابدار خبره ای بود که به ایران برگشت و در بانک ملی ایران به خدمت ادامه داد و به دستور مدیر عامل وقت این بانک، به بررسی و بازنگری سازمان بانک یاد شده ماموریت یافت.

اسمعیل عرفانی، با کمال تاسف، در سال 1326؛ یعنی در سن 30 سالگی، در جریان مسافرت به شمال کشور، در اثر تصادفی شدید هنگام رانندگی از ناحیه کمر به شدت آسیب دید و از هر دوپا فلج شد. این حادثه تاثیری ناگوار بر روحیه او نهاد و افسردگی شدیدی بروی عارض کرد تا آنکه از سوی بانک ملی ایران به منظور معالجه برای مدت 6 ماه به انگلستان فرستاده شد. منتها معالجات نتیجه ای در پی نداشت، اما چون این مدت را در میان معلولان جنگی جنگ جهانگیر دوم به سر برد، از مشاهده روحیه امیدوار و فعالیت و تحرک آنان روحیه اش بکلی دگرگون شد و از آن پس به مدت 27 سال روی صندلی چرخدار با نهایت جدیت و امیدواری به فعالیتهای علمی و فرهنگی خود ادامه داد. به گفته دکتر فضل ا… اکبری:“بخش درخور توجه عمرشان که زمان بعد از تصادف را دربر می گرفت، روی تحت و در یک اتاق در طبقه زیر زمین بانک ملی و سپس بانک مرکزی سپری کردند”.
در این زمان مبارزات مردم ایران در راه ملی کردن صنعت نفت آغاز شده بود و او با همان وضعی که داشت به این مبارزات پیوست و در همان حال در اجتماعات حضور می یافت و در راه پیماییها شرکت می کرد. افزون بر این با انتشار مقاله های اقتصادی در روزنامه های کیهان و اطلاعات نظریه های جدیدی برای سازماندهی اقتصاد بدون اتکا به درآمد نفت ارائه کرد که مورد توجه دکتر محمد مصدق قرار گرفت و او را در شمار مشاوران اقتصادی خود برگزید و هفته ای چند بار با وی به مشورت می پرداخت.

در همین زمان بود که گروهی از نمایندگان مجلس شورای ملی به تحریک دشمنان نهضت، به شدت برعلیه دکتر مصدق به مخالفت برخاستند. اسمعیل عرفانی از طریق یکی از دوستانش توانست فهرست اسامی سهامداران ایرانی شرکت سابق نفت انگلیس را که از شمار مخالفان مصدق بودند به دست آورد و این فهرست را در روزنامه ها منتشر ساخت و آشکار شد وکلایی که به سرکردگی جمال امامی با اقدامات دکتر مصدق مخالفت می کردند، از سهامداران شرکت نفت بوده اند. این اقدام او سبب شد که از شدت مخالفتها کاسته شود و دکتر مصدق نیز وی را مورد تشویق قرارداد. او در همین زمان به عنوان رییس هیئت عالی بازرسی شرکت ملی نفت در جریان خلع ید از شرکت انگلیسی منصوب شد و به همراهی دوست و همکار همیشگی اش زنده یاد استاد حسن سجادی نژاد به استقرار نظام مالی صنعت نفت یاری رسانید.

اسمعیل عرفانی از بنیانگذاران دانشکده حسابداری و علوم مالی شرکت ملی نفت ایران است. دکتر فضل ا... اکبری در این باره می گوید: “ایشان به لحاظ وضع جسمانی خود نمی توانستند درکارهای اجرایی فعالیت یا حتی تدریس کنند، مرحوم سجادی نژاد دانشکده یاد شده را پایه گذاری کردند و ریاست آنرا برعهده گرفتند، منتها در همه حال از یاری و همراهی مرحوم اسمعیل عرفانی بهره مند بوند”،. غلامرضا حیدر خویی از شاگردان اسمعیل عرفانی فضای جلسه اعلام موافقت با به رسمیت شناختن مقاطع تحصیلی مدرسه عالی حسابداری و علوم مالی را به وسیله استاد چنین توصیف کرده است: “آن جثه رنجور به کمک یاران صمیمی اش برروی صندلی چرخدار پشت تریبون قرار گرفت و موافقت مسئولان وقت را با صدایی آرام، نگاهی نافذ و تبسمی حاکی از احساس رضایت به آگاهی مشتاقان حاضر در جلسه رسانید. سکوتی ژرف فضای جلسه را فرا گرفت و با جدا شدن صندلی چرخدار از تریبون بود که حاضران به احترام به پا خاستند و با کف زدنهای ممتد استاد و پشتیبان خود را ستودند”. او پیش از این نیز مدرسه حسابداری بانک ملی ایران را که گواهینامه دانشگاهی نمی داد، تاسیس کرده بود و نخستین کتاب حسابداری و حسابرسی خود را برای آموزش در این مدرسه تالیف کرد.

اسمعیل عرفانی تا آنجا که توانست به تدریس پرداخت و همراه آن به تالیف کتابهایی در رشته حسابداری، از جمله سه جلد کتابهای حسابداری مدیریت و کتاب حسابرسی همت گماشت. کتابهای پیشگفته معتبرترین منبع مطالعه در زمینه حسابداری مدیریت و حسابرسی تا سالهای اخیر و انتشار کتابهای جدید در این رشته بود.

عملکرد شغلی و رفتار حرفه ای او درخور توجه بسیار است. ذکر داستانی در این مورد خالی از لطف نیست. زمانی که عرفانی رییس هیئت عالی بازرسی شرکت نفت بود، آگاه شد تعدادی از اعضای هیئت مدیره این شرکت ـ برخلاف قانون ـ در شرکتهای نفت خارجی سهم دارند. نخست در آمریکا و پس از توفیق نیافتن در این باره در کتابخانه پارلمان کانادا به جستجو پرداخت و موفق به دستیابی به مدارک مورد نیاز جهت اثبات موضوع شد و اعضای مورد نظر را در موقعیتی قرار داد که ناگزیر بودند یا از سهام خود در شرکتهای پیشگفته صرفنظر کنند یا آنکه از عضویت هیئت مدیره شرکت نفت استعفا دهند. زمانی دیگر با خبر شد برخی از شرکتهای نفتی در قراردادهای خود با یکی از کشورهای بحرین یا کویت امتیازهای درخور توجهی را برای این کشورها در نظر گرفته اند در حالی که در موارد مشابه، همان امتیازها را از ایران دریغ داشته بودند و وجود چنین امتیازاتی را در قرارداد با سایر کشورها نیز انکار می کردند. او درصدد اثبات موضوع برآمد، تا آنکه به منظور بررسی سیستمهای مالی شرکتهای نفتی خارجی به آمریکا اعزام شد. در آنجا کوشید تا در کتابخانه معروف کنگره به قراردادهای موردنظر دست یابد، اما رییس قسمت خاورمیانه کتابخانه یادشده، از هرگونه همکاری در این زمینه، به دلیل محرمانه بودن اسناد مذکور خودداری کرد. اسمعیل عرفانی با وضعیت جسمی خود رنج سفر را برخود هموار کرد و فاصله دو هزار کیلومتری واشینگتن تا کانادا را طی کرد اما بازهم به نتیجه نرسید. به شیکاگو که قراربود سیستمهای مالی شرکتهای استاندارد اویل و ایندیانا را در آنجا مطالعه کند، بازگشت و سرانجام با کوششها و پیگیریهای وصف ناپذیر و هوشمندانه و در پرتو شناخت و آگاهی که از مناسبات و سیستمهای اداری و اطلاعاتی آن شرکتها داشت به اسناد مورد نظر دست یافت و امکان دسترسی به امتیارات مورد انتظار را در مذاکرات بعدی فراهم ساخت. زمانی نیز موفق به کشف تقلب و حساب سازی در حسابهای کنسرسیوم شد، اما مدیران کنسرسیوم با اتکا به پشتیبانی دربار به گزارشهای او وقعی نگذاشتند. اسمعیل عرفانی آنان را تهدید کرد که در صورت نپرداختن حقوق کامل شرکت ملی نفت ایران، آنان را به دلیل رعایت نکردن قوانین مالیاتی آمریکا درخود آن کشور تعقیب خواهد کرد، همین تهدید سبب شد که کنسرسیوم جبران خسارتهای وارد شده به ایران از این بابت را بپذیرد. مدعای عرفانی نزدیک به 50 میلیون دلار بود، اما دکتر امینی نخست وزیر وقت که برای وصول این مطالبات به خارج رفته بود، در آنجا کل خسارت را به 20 میلیون دلار مصالحه کرد و این موضوع باعث رنجش عرفانی شد که معتقد بود، حق با ایران بوده و می توانسته اند تمامی خسارت را مطالبه کنند.

در اواخر خدمتش در شرکت نفت به علت اختلافهایی که بین او و دکتر اقبال به خاطر گزارشهای او در مورد تخلفات شرکتهای خارجی بروز کرده بود، ناگزیر شد، شرکت نفت را ترک کند و به بانک مرکزی بازگردد. در آنجا فعالیت خود را به عنوان معاون مطالعاتی این بانک ادامه داد، یک سال هم در این سمت بود که بازنشسته شد و در سال 1352، در سن 57 سالگی به علت نارسایی کلیه درگذشت.

به گفته دکتر فضل ا... اکبری “...اصطلاحهای حسابرس و حسابرسی را برای نخستین بار مرحوم اسمعیل عرفانی به کار بردند. پیش از این که ایشان این اصطلاحها را پدید آورند، واژه های ممیز و ممیزی به کار می رفت که صرف نظر از مفهوم کلی، در عرف مردم بیشتر به رسیدگی از دید و برای تشخیص مالیات اطلاق می شد”.
اسمعیل عرفانی پیشگام تاسیس تشکلهای حرفه ای در ایران بود، دکتر اکبری در این باره گفته است: “علاقه ایشان به پیشرفت حرفه و توسعه و تشکل آن به حدی بود که به رغم مشکلات جسمی و گرفتاریهای شغلی برتمامی فعالیتها نظارت می کردند و خودشان نیز پا به پای دیگران در تمام کارها مشارکت می جستند. در واقع دلیل پیشرفتهای درخور توجه حرفه در دوره فعالیت ایشان همین بود”.
نخستین انجمن حسابداران ایران در سال 1342 به ثبت رسید. دکتر اکبری گفته است:“.... بانی تاسیس این انجمن مرحوم اسمعیل عرفانی بودند و جلسات نیز در دفتر ایشان تشکیل می شد و پیگیری و پایه گذاری آنرا خود ایشان برعهده داشتند”.
جنبه دیگر شخصیت اسمعیل عرفانی، وجه فردی، رفتاری و فرهنگی اوست. دکتر اکبری در این باره گفته است: “... شخصیت ممتازی بودند و دفترشان مرکز تجمع حسابداران برجسته وصاحبنظران آن زمان بود و سمت پیشکسوتی داشتند. نقش جشمگیر ایشان در تاسیس انجمن حسابداران و تالیف کتابهای حسابداری و حسابرسی بر همگان روشن است. در واقع هر کار و کوششی از دفتر ایشان آغاز می شد”. دکتر اکبری همچنین گفته است: “دو صفت تیزهوشی و جدی بودن را بیش از سایر ویژگیهای ایشان به خاطر دارم و فکر می کنم این صفات با کیفیتی که در مرحوم اسمعیل عرفانی وجود داشت، در کمتر کسی یافت می شود، بویژه در شرایطی که ایشان به فلج مبتلا بودند و پیامدهایی که این بیماری برای ایشان داشت. با این حال چنان فعال بودند که بندرت می توان فردی این گونه فعال سراغ کرد”.

در میان طیف گسترده علائق و دلبستگیهای او مانند فعالیتهای حرفه ای، فعالیتهای اجتماعی، تالیف و تدریس و متشکل ساختن حرفه و تاسیس دانشگاه و جز آن، شعر نیز از امتیاز چشمگیری نزد او برخوردار بود. در میان شعرای ایرانی، به اشعار سعدی و حافظ و بیش از همه به مولانا دلبستگی داشت و به مطالعه و بررسی عرفان علاقمند بود.

به مسافرت و گذران در طبیعت و مناطق کوهستانی علاقه بسیار داشت و پیش از آنکه آن حادثه دردناک، شیوه دلخواهانه زندگی را از او دریغ نماید، از هر فرصتی برای اقامت همراه دوستان و بستگانش در طبیعت کوهساران بهره می جست.

برای افراد درستکار و صادق و کوشا احترام بسیار قائل بود و از دروغ و ریا و شنیدن حرفهای نسنجیده و ناروا برآشفته می شد. بسیار صریح بود و ناخرسندی خود را از دیگران به آسانی با آنان در میان می نهاد. روابط او با دیگران دوستانه و همراه با احترام بود، درستکار و دقیق و سختکوش بود و با دیگران مناسباتی جدی، صمیمانه، ملاطفت آمیز و مهربان داشت. در عین حال در مواردی که ادامه روابط خود را با دیگران مناسب نمی دانست، بسیار صریح نظر خود را ابراز می داشت و در منتهای خونسردی و احترام بتدریج با آنان قطع رابطه می کرد. از ورود به حوزه شخصی زندگی افراد به شدت پرهیز می کرد و به دیگران نیز اجازه نمی داد که به مسائل شخصی او بپردازند. با دانشجویانش صمیمی و حمایتگرانه و در عین حال با انضباط و جدی رفتار می کرد. ساده و بی پیرایه می زیست، قانع و از تجملات بیزار بود، معاشرت با دوستان و بستگانی را که ساده زندگی می کردند بسیار دوست داشت و تا حد امکان از حضور در مراسمی که با تشریفات و تجملات همراه بود، پرهیز می کرد، اما از مشارکت در امور اجتماعی به هر شکلی که ممکن بود، از جمله به صورت اهدای کمکهای مالی موثر استقبال می کرد.

بالاترین آرزویش این بود که مردم خوب و درست کارکنند و کار به کاردان سپرده شود و دیگر اینکه، مگر روزی بهبود یابد و از رنج بیماری وارهد.
خانواده اسمعیل عرفانی برایش احترام بسیار قایل بودند، کوششهای او را تقدیر می کردند و وی را موجب مباهات خود می دانستند.
اسمعیل عرفانی معتقد بود:“ اگر واقعاً سیستم حسابداری و حسابرسی درستی در مملکت نداشته باشیم، هیچگاه اصلاحات اقتصادی به جایی نمی رسد”.

مشاهیر حسابداری ایران

مصطفی علی مدد

مصطفی علی مدد
اندیشمندی پرمایه ، پرکار و پربار

"...در رابطه با علی مدد، صفاتی با مصادیق عملی آنها، که خود طی سالها ناظر بوده ام، به خاطر می رسد: دقت نظر، سرعت انتقال، پایبندی به اصول، صراحت لهجه، بی باکی و...؛ اینها علاوه بر صفات مردمی او که اهم آنها تواضع و فروتنی و خلوص نیت است، جلوه گری می کنند. گاه جمع اضداد را در او می یابید : فروتنی وصف ناشدنی در مقابل بی باکی ، ستیز و تسلیم ناپذیری آن گاه که پای تخطی از اصول در بین باشد.اگر از من می پرسید صفت ممتاز علی مدد چیست، صفتی که بیش از هرچیز جلب توجه می کند، بی درنگ می گویم ژرف اندیشی و گزیده گویی . بسیار می اندیشد و کم می گوید ولی سنجیده ، به موقع و به مورد می گوید.او این امتیاز را مدیون ذهنی است تحلیلگر، وقاد و نقاد که خداوند به او عطا فرموده است."

دکتر فضل الله اکبری 1381 - اندیشمندی پرمایه ،پرکار و پربار - مجله حسابرس

در آذرماه 1315 در تهران در خانواده ای متوسط متولد شدم. پدرم، مرحوم ابوالقاسم علی مدد متخلص به قطره، نانوا بود و در عین حال، در مدح و در رثای پیامبر، ائمه و معصومین، مدیحه و مرثیه می سرود و چند کتاب مدایح و مراثی حاصل کار او است.

دوران دبستان و دبیرستان را در تهران و در مدارس دولتی گذرانیدم و در سال 1334 دیپلم ریاضی گرفتم. در سال 1337 در مؤسسه علوم اداری دانشگاه تهران پذیرفته شدم و در سال 1339 گواهینامه عالی حسابداری گرفتم. در سال 1343 در مؤسسه عالی حسابداری به ادامه تحصیل در رشته حسابداری پرداختم و در سال 1347 لیسانس گرفتم. در مهر 1347 در دوره فوق لیسانس دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در رشته اقتصاد مالی پذیرفته شدم و در بهمن 1348 دوره را تمام کردم. در سالهای 57-1351 به تناوب به انگلستان رفتم و مطالعاتی را انجام دادم که به مدرکی نینجامید.

در سال 1335 به عنوان کارمند در بنگاه عمران دهات مشغول به کار شدم و سه سال را در دهات گرمسار کار کردم. در سال 1337 به تهران منتقل شدم و تا سال 1346 مشاغل مختلفی را به عهده داشتم که آخرین آن معاون حسابداری بود. در این سال اداره امور کمکهای اهدایی به طرحهای عمرانی دهات به من محول شد که تا اوایل سال 1347 در بنگاه عمران و سپس در وزارت آبادانی و مسکن ادامه داشت. در اواسط سال 1347 به وزارت علوم و آموزش عالی منتقل شدم و در سمت معاون مدیرکل مالی تا سال 1350 خدمت کردم. در این سال به سمت مدیرکل طرحها و بررسیهای وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1353 ادامه داشت. در این سال با عنوان معاون و قائم مقام رئیس دانشگاه بلوچستان در کار تأسیس و شروع به کار دانشگاه مزبور خدمت کردم که تا سال 1357 ادامه داشت. در سال 1358 به سمت معاون اجرایی وزارت علوم منصوب شدم که تا سال 1359 ادامه یافت و در این سال بازنشسته شدم.

در سالهای 1348 تا 1352 در موسسه عالی حسابداری، مدرس دروس مختلف حسابداری بودم و از آن پس تا سال 1353 در دانشگاه تربیت معلم مامازن و دانشکده مدیریت گیلان به طور پاره وقت تدریس کردم. در سال 57-1356 در دانشکده مهندسی دانشگاه بلوچستان اقتصاد مهندسی درس می دادم. از سال 1363 تا 1369 در دانشکده حسابداری شرکت نفت، دانشگاه امام صادق و دانشکده تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد، مدرس پاره وقت بودم و از آن سال تا کنون در دوره فوق لیسانس مؤسسه عالی بانکداری ایران سیستمهای حسابداری و حسابداری بانکها را درس می دهم.

در سالهایی که در طرح و بررسیهای وزارت علوم کار می کردم بنا به نوع کار، کارهای پژوهشی مختلفی را سرپرستی کردم و در طول سالهای خدمت در بلوچستان مطالعاتی در زمینه وضعیت اقتصادی ـ اجتماعی منطقه و همچنین مطالعاتی در زمینه برنامه ریزی آموزش عالی از دیدگاه توسعه منطقه ایانجام دادم که در تهیه طرح جامع آموزشی آن دانشگاه مورد استفاده قرار گرفت. پس از بازنشستگی از خدمت دولت در سال 1359 از اوایل سال 1360 به عنوان پژوهشگر پاره وقت در مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی سازمان حسابرسی به کار پاره وقت پرداختم که تاکنون ادامه دارد.

فهرست کتابها

  •  اصول حسابداری ـ جلد 1، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1368، سیزدهمین چاپ، 1380
  • اصول حسابداری ـ جلد 2، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1370، هشتمین چاپ، 1380
  • مبانی و روشهای عمومی حسابداری، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1374، پنجمین چاپ، 1380
  • حسابداری پیمانکاری، با آقای نظام الدین ملک آرایی، ویرایش اول 1363، ویرایش دوم 1378، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، هشتمین چاپ، 1380
  • بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی، با آقای دکتر فضل الله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1379
  • اوراق مشارکت: سوابق، مقررات و حسابداری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1380
  • حسابداری استهلاک، با آقای دکتر فضل الله اکبری، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی 1372، پنجمین چاپ، 1378
  • گزیده ای از قوانین و مقررات تجاری برای مدیران و حسابداران، با آقای نظام الدین ملک آرایی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1364
  • اقتصاد ایران، تألیف جولیان باری یر، ترجمه، با آقایان تقوی، تیموری و نفیسی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 1، افشای رویه های حسابداری، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1360
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 5، اطلاعاتی که باید در صورتهای مالی افشا شود، ترجمه، با آقایان دکتر تقوی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 9، حسابداری فعالیتهای تحقیق و توسعه، ترجمه، با آقایان گودرزی و تیموری، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 10، وقایع احتمالی و رویدادهای بعد از تاریخ ترازنامه، ترجمه، با آقای ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 11،حسابداری پیمانکاری، ترجمه، با آقایان ملک آرایی و عالی ور، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 16، حسابداری اموال ماشین آلات و تجهیزات، ترجمه، با آقایان عالی ور و ملک آرایی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1361
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 18، شناخت درامد، ترجمه، با آقای ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1362
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 21، حسابداری آثار تغییرات نرخ ارز، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی، 1363
  • استاندارد بین المللی حسابداری شماره 30، موارد افشا در صورتهای مالی بانکها و مؤسسات مالی مشابه، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، 1381
  • رهنمودهای بین المللی حسابرسی: شامل رهنمودهای مقدمه، هدف و دامنه حسابرسی صورتهای مالی، موافقتنامه حسابرسی، اصول بنیادی حاکم بر حسابرسی و گزارش حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سالهای 70ـ1364
  • استانداردهای بین المللی حسابرسی: شامل استانداردهای مقدمه، مبانی نظری و قرارداد حسابرسی، ترجمه، با آقای عباس ارباب سلیمانی، مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی، سازمان حسابرسی، سالهای 76ـ1373
  • حسابداری کالای امانی، با آقای نظام الدین ملک آرایی، انتشارات پیام، 1353، ویرایش دوم، انتشارات پیشبرد، 1370
  • اشتباهات و اصلاحات، با آقای نظام الدین ملک آرایی، انتشارات پیام، 1354
  • جریان وجوه نقد، با آقای نظام الدین ملک آرایی مدرسه عالی مدیریت گیلان، 1354
  • بخش عمومی و اقتصاد ایران، 1354 منتشر نشده
     

فهرست اهم مقالات

  • فرهنگ اصطلاحات حسابداری ، میراث استادان فقید ،مجله حسابرس ، شماره 28،بهار 1384
  • درآمدی بر اخلاق و آئین رفتار حسابداران حرفه ای ،مجله حسابرس ،شماره 27،زمستان 1383
  • نگاهی به شیوه تالیف زنده یاد دکتر عزیز نبوی ،مجله حسابرس ،شماره 22،زمستان 1382
  • استانداردهای حسابداری و نقد حسابداری و گزارشگری مالی در بانکهای ایران، مجله حسابرس ، شماره21 ، پائیز 1382
  • پژوهشی در ضوابط تجدید ارزیابی دارائیهای ثابت در جهان و مقررات و تجارب تجدید ارزیابی در ایران – مجله حسابرس – شماره 16 – مهر و آبان 1381
  • شورای جامعه حسابداران رسمی ایران و چالش پیش رو، مجله حسابرس، شماره 12، پاییز 1380
  • مروری تاریخی بر شکل گیری جوامع حسابداری، مجله حسابرس، شماره 3، آبان 1378
  • نگاهی به مبانی نظری، ضرورتها و الزامات تجدید ارزیابی داراییها، حسابداری برق شماره های 19، 20 و 21، بهار، تابستان و پاییز 1378
  • بحثی کارشناسانه درباره اوراق مشارکت و مسائل آن، مجله پیام امروز، شماره های 26 و 27 مهر و آبان 1377
  • مروری اجمالی بر روشها و تکنیکهای تحلیل مالی، حسابداری برق، شماره های 12 و 13، تابستان و پاییز 1376
  • اوراق مشارکت، سرمایه های کوچک برای طرحهای بزرگ، مجله پیام امروز، شماره 15، دی 1375
  • نگاهی به مبانی نظری سیستمها در توضیح کارکرد سیستم حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات شماره 2، انتشارات سازمان حسابرسی، زمستان 1373
  • نگاهی به عوامل نارسایی در بیان اطلاعات حسابداری، حسابرس: مجموعه مقالات، شماره 1، انتشارات سازمان حسابرسی، تابستان 1372
  • در تعریف سیستمی سیستم حسابداری، مجله حسابدار، شماره 84-83، نوروز 1371
  • حسابداری و قانون در ایران، مجله حسابدار، شماره 80ـ79، شهریور و مهر 1370

جوایز علمی

  • کتاب اصول حسابداری جلدهای 1 و 2 تألیف مشترک با آقای نظام الدین ملک آرایی به عنوان کتاب سال 1371 دریافت تقدیرنامه و جایزه از رئیس جمهور
  • کتاب بررسی تحلیلی یا استفاده از تجزیه و تحلیل در حسابرسی تألیف مشترک با آقای دکتر فضل الله اکبری در نوزدهمین دوره انتخاب کتاب سال به عنوان کتاب درخور تقدیر در سال 1379
  • دریافت تقدیرنامه و جایزه به مناسبت پژوهشها و خدمات انجام شده از مراجع مختلف از جمله سازمان حسابرسی و وزارت نیرو

عضویت در مجامع حرفه ای

  • پذیرش در اولین دوره، به عنوان حسابدار رسمی در سال 1380
  • عضویت در هیئت عالی انتظامی جامعه حسابداران رسمی ایران

نشان افتخار برای دایی

آمال بزرگ، اما دست یافتنی به مدد شهریار

شهریار فوتبال آسیا بارها در مجامع غیر رسمی از یک آرزومندی بزرگ پرده بر داشته و عنوان کرده است در اختیار کرفتن سکان مدیریت تیم پرسپولیس در سالهای اتی یکی از اهداف او پس از پایان دوره بازیگری است. همه اینها در حالی عنوان شده که در سالهای اخیر این باشکاه از یک بی ثباتی محض در امر مدیریت بر خوردار بوده است. این هدف نهایی در جای خودش هم برای شخص دایی و هم برای علاقمندانش ارزش محسوب می شود. اما سالهاست که فوتبال اردبیل باشگاهی در سطح سوم و حتی چهارم ایران را به خود ندیده است. سالهاست که دیگر چشم انتظار آمدن یک علی دایی دیگر از دامنه سبلان نیستیم. سالهلست که یاد گرفتیم فقط با افتخارات دایی زندگی کنیم و در اینده هم بانو ستالزی گلهای کاپیتان شبها و روز هایمان را سپری کنیم. اگر می بینیم یدالله اکبری و علی لطیفی و شاهین اورند و چندتای دیگر محل تولدشان اردبیل است باید به یاد داشته باشیم انها سالها قبل نهاجرت کرده اند و به مدد حضور در شها پردودی مثل تهران به رده های بالا رسیده اند. اما چرا؟ از هر کسی که بپرسی می گوید هیچ شرکت یا کارخانه و شخصی در سطح استان وجود ندارد که بنیه مالی چرخاندن یک باشگاه را در دراز مدت داشته باشد. اینگونه است که عمر هیچ تیمی به در یا سه سال نمی رسد. آمدن و رفتنشان به یک حکم خشک و خالی مافوق بند است. این امدن و رفتنها هم به خودی خود انقدر بی سرو صداست که نه کسی می فهمد و نه کسی اصولا خود را اذیت می کند روال کار همین است .ولی واقعیت خیلی تلخ تر است. (شهری که بهترین بازیکن فوتبال آسیا در ده سال اخیر را تحویل داده است در زیر گروه باشگاههای کشور هم نماینده ندارد!) مقصر اصلی در این ماجرا چه کسی یا کسانی هستند جای خود دارد ولی نکته ای که به عنوان یک راه حل رویایی می توان به ان امیدوار بود نسبت مستقیم با تصمیم یک نفر به خصوص دارد که در فوتبال ایران اسطوره شده است و وضع اقتصادی اش هم به حدی خوب است که بزرگترین ارزوها برایش ناچیز جلوه کند.
حالا که (شهریار) در کارهای عام المنفعه از ساخت مدرسه و ورزشگاه گرفته تا کمک به کسانی که برای نان بربری امشب معطل مانده اند پیش قدم است چه خوب است که (علی) برای یک کار ارزشمند دیگر آستین ها را بالا بزند و با راه اندازی باشگاهی در اردبیل و گماردن یک مربی درجه اول در راس آن زمینه را برای شکوفایی استعداد های شهریار های دیگر آماده کند.
تا کی باید بازیکن شال و کلاه کند و با پتو و بالش و لباس کارگری در تهران صبحها سر عملگی برود و عصرها سر تمرین تا بلکه یکی دو سال بعد شاقول و ماله و کمچه را با موبایل و پزو 405 عوض کند. آیا این انتظار زیادی است از کسی که 15 سال است که با عشق زندگی می کنیم و حنجره پاره می کنیم؟



ایمان موتمنی

نشان افتخار برای دایی

با هر ایرانی در سراسر دنیا که بحث ورزش را وسط بکشی اگر سیطره بحثت درمحدوده پولاد سرد وزنه برداری باشد بی درنگ و بدون شک همگان نام حسین رضازاده را بخاطر می آوردند. مدال طلای المپیک و رکورد شکنی در هر دو حرکت یک ضرب و دو ضرب به واقع لیاقت او را برای نمایندگی رشته وزنه برداری در اذهان تمام ورزش دوستان ایرانی نشان داده است. اگر بخواهیم این بحث را به ورزشهای دیگر تعمیم دهیم. اگر با هر ایرانی درمورد تکواندو صحبت کنی بی درنگ نام هادی ساعی را بر زبان می آورد! در مورد کشتی هم که با هر ایرانی به پای حرف صحبت از علیرضا دبیر به عنوان طلایه دار کشتی سالهای اخیر ایران میان می آید. سه نفری که به حق مدال و یا نشان شجاعت را دریافت کردند اما به هنگام اعطای نشان شجاعت به این افتخار آفرینان جای افتخار آفرین دیگری نیز خالی بود. کسی که از هر اروپایی و غیر ایرانی بپرسی از فوتبال یران چه می دانید بی درنگ نام او را بر زبان خواهند اورد. شهریار و کاپیتان فوتبال ایران و پرچمدار تیم ایران در المپیک آسیایی بوسان. کسی که در ورزشگاه جوزپه مه آتزا دروازه تیم پر آوازه میلان را باز کرد و در ورزشگاه برلین به تنهایی چلسی پر ستاره و پر آوازه (در آن زمان) را شکست داد و شبی به یاد ماندنی برای پایتخت نشنیان آلمانی به جا گذاشت. کسی که در سال 1999 به خاطر همین گلها و افتخار آفرینی هایش برای ایران و آسیا به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا و مرد اول شهر برلین از میان آن همه رجال سیاسی و ... برگزیده شد! هم او که چندین بار به عنوان محبوب ترین فوتبالیست ایرانی انتخاب شده است. هر چند که او هم اکنون 33 ساله است اما مانند زمان به شهرت رسیدنش بازی می کند (24 سالگی در رقابت های مقدماتی جام جهان 1994 در قطر) جوانی که فوتبال خود را از استقلال اردبیل آغاز کرد و سپس به تاکسیرانی تهران (کرج) پیوست. بانک تجارت، پرسپولیس، السد، آرمینیا بیله فلد، بایرن مونیخ، هرتا برلین و الشباب باشگاه های بعدی او بودند. در واقع او از سال 1993 در قطر نامی برای خود دست و پا کرد. از زمانی گه از پشت محوطه جریمه با ضربه سر به عراق گل زد و هر دو گل تیم ملی را در برابر کره شمالی به ثمر رساند و ماتسوناگا دروازه بان آن زمان ژاپن را در دیدار با ژاپن تسلیم خود کرد تا او مسبب اصلی عدم صعود ژاپن در آن مسابقات به جام جهانی شناخته شود. کسی که بعد از سالها توانسته بود آقای گلی فرشاد پیوس را به خطر بیندازد و برای او رقیبی جدی هر چند همبازی باشد! سپس پس از گلزنی های فراوان برای پرسپولیس به السد قطر رفت و در جام ملت های آسیا در سال 1996 در امارات بهترین گلزن آن جام شد و 4 گل به تیم ملی کره جنوبی زد و اولین نسل لژیونر های ایرانی بود که به اروپا می رفت. راهی که چه هم دوره ای های او کریم و خداداد و چه پس از او خیلی ها رفتند ولی در نهایت بدون کسب موفقیت به ایران بازگشتند جدا از مهدوی کیا و هاشمیان ولی او به جام قهرمانان هم راه پیدا کرد و افتخار فوتبال ایران نام گرفت. در تمام اروپا و دنیا فوتبال ایران را با نام او می شناسند هر چند که او تکنییک علی کریمی و دریبل های ریز و پاسهای دقیق خداداد و شوتهای سر کش کریم را ندارد ولی او چهارچوب دروازه حریف را می شناسد. و این تنها انتظار از یک مهاجم است. کمتر کسی پاسهای زیبای در عمق تو در یا IN TO او به خداداد در ملبورن کریکت گراند و مهدوی کیا در ژرلاند لیون را از خاطربرده است. کسی که در ابتدا به او خرده گرفته می شد که فقط با ضربات سر توانایی گل زدن را دارد هم اکنون با پا هم گلزنی متبحر است. بی گمان او افتخار فوتبال ایران است هرچند که فوتبال یک رشته تک نفره به مانند کشتی و وزنه برداری و یا تکواندو نیست ولی به ثمر رساندن زحمتها ی یک تیم بی گمان آنچنان تاثیر گذار هست که به خاطرش داد سخن بدهیم! او افتخار فوتبال ایران است که اعراب شیخ نشین بی هیچ کم و کاستی بازوبند کاپیتانی را به او می دهند و او را یک اسطوره می نامند ولی خود ما گوهری داریم که قدر آن را نمی دانیم . کسی که با وجود از دست دادن 8 هفته از رقابتهای 22 هفته ای لیگ امارات توانست 11 گل به ثمر برساند و الشباب را از سقوط به دسته دو نجات دهد . نگذاریم تا هنگامی که مانند عابدزاده در بستر بیماری افتاد آن هنگام برای او بیمه ورزشی و خانه و زمین عرضه کنیم و ان گونه قدر او را بدانیم ... بی شک از لحاظ مالی نیازی ندارد ولی اهدای نشان شجاعت کمترین عنوانی است که می توان به او داد هم او که افتخار فوتبال ایران است. فرستادن شماره 10 تیم ملی به ویترین افتخارات تیم کار دیگری است که می توان برای او انجام داد . امید است که قدر اسطوره های خود را بدانیم.

یک ضیافت، یک مصاحبه و یک شب خاطره انگیز با قهرمان ملی

علی دایی در مصاحبه اختصاصی با نادر جهانفرد خبرنگار ارشد پارس فوتبال دات کام در آمریکا:

به انتقادات آنها اهمیتی نمی دهم

بازیکنان بحرین کل بازی به ما فحاشی می کردند

در بازیهای خارج از خانه بهتریم

کریمی در این بازیها دوباره متولد شد

شب گذشته در شهر پالو التو در شمال کالیفرنیا این سعادت نصیب من شد تا دعوت به ضیافتی شوم که توسط بزرگترین تیوریسین فوتبال ایران در این سوی اقیانوس، پژمان نوزاد برای ورود قهرمان ملی ما علی دایی به امریکا ترتیب داده شده بود.
حدود به صد و پنجاه نفر از با نفوذ ترین افراد ایرانی و امریکایی این منطقه به دیدار بزرگترین فوروارد تاریخ اسیا امده بودند تا به وی خوش امد گفته باشند. در میان مدعوین و به دعوت پژمان نوزاد چهره بازیکن اسبق ولی سرشناس تیم ملی امریکا و مدیر و همه کاره کنونی باشگاه سن حوزه ارت کوییک نیز به چشم میخورد.
بعد از امدن تمامی دعوت شدگان به این ضیافت، پژمان به همگی حضار ورود علی دایی این قهرمان ملی ایران راخوش امد گفت و به نمایندگی از طرف تمامی ایرانیان مقیم امریکا دستکش های بوکسی را که قهرمان افسانه ای بوکس جهان محمد علی امضاء کرده بود به عنوان یادبود تقدیم علی دایی کرد! پژمان گفت،
این برای ما افتخار بزرگیست که علی دایی را در حضور خود داریم واین هدیه ناقابلیست که از طرف تمامی ایرانیان تقدیم حضورش میکنیم!

بعد از مراسم اولیه دایی شروع به دادن امضاء و گرفتن عکس با هواداران ببیقرارش کرد و در کنار صرف غذا و نوای موسیقی اصیل ایرانی، این حقیر فرصتی یافت تا صحبتی داشته باشد با این قهرمان ملی.
از او از بازی اردن پرسیدم. میخواستم ببینم شانس ما را برای صعود چگونه میبیند.
دایی در پاسخ سوال ما گفت،
شک نکنید که ما این بازی را خواهیم برد. بچه ها اماده اند تا کار را در اردن تمام کنند. اصولا ما خارج از ایران همیشه بهتر بازی میکنیم و اینبار با یکدیگر هم پیمان شده ایم که کار اردن را یکسره کنیم!
نادر،
همه ما کم و بیش اگاهیم که اردنی ها دست به هرگونه حربه ای خواهند زد تا ما را در این بازی عصبی کنند و از نظر روانی شرایط را متشنج کرده و از ان سود بگیرند. ایا برای مقابله با ضد فوتبال احتمالی انها راه حلی را اندیشیده اید یا خیر؟

دایی،
جام اسیایی چین تجربه گرانبهایی برای بچه ها بود. ما از ان تجربه تلخ چیز های بسیاری را اموختیم و اینبار با چشم باز به مقابله با اردن خواهیم رفت. ما میدانیم که چه مشکلاتی را در سر راه داریم و اینبار با اعتماد به نفسی بالا یک فوتبال کاملا متفاوت از بازی قبلی خودمان را به نمایش خواهیم گذاشت. نه تنها شاهد یک بازی عالی از ایران خواهید بود بلکه این حرف من را به گوش همه برسانید، ما پیروز میدان خواهیم بود!
نادر،
برای پیروزی پر گل بر تیم ناجوانمرد بحرین به شما تبریک میگویم. لطف کن از بازی انروز بگو.

دایی (با لبخندی شاد)
نادر جان، از انتقام ما خوشت امد یا نه؟
بچه ها قبل از بازی به همدیگر قول داده بودند تا با بحرینی ها جدالی سخت داشته باشند و انتقام آن بازی در منامه را از انها بگیرند.
از ابتدای بازی بحرینی ها به فارسی و عربی هر چه میخواستند بار ما کردند و بازیکن شماره 2 انها در همان ابتدا حرف های رکیکی را به فارسی به من گفت!
من جوابش را ندادم و خونسردی خودم را حفظ کردم. ولی بعد از این که گل دوم خودم را به دروازه بحرینی ها وارد کردم، رفتم به طرف همان بازیکن و بهش گفتم، اینم جواب فحاشی هات!!
بعد از گل چهارم ما، بحرینی ها طبق روال همیشگی دست به دامن ضد فوتبال شدند ولی دیگر برای انها دیر شده بود و بچه ها این پیروزی شیرین را تقدیم کردند به ملت غیور ایران!
نادر،
از علی کریمی بگو.

دایی،
براستی علی کریمی ستاره ای بود که در این مسابقات دوباره متولد شد!
وی توانایی های اصلی خود را در این بازی ها به رخ اسیا کشید و من به او برای بازی های زیبایش تبریک میگویم.
کریمی با استعداد خدادادی خودش همه را شگفت زده کرد و از این به بعد تمامی راه های ترقی برایش باز است!
نادر،
از وظیفه جدیدت در تیم ملی راضی هستی؟

دایی،
برای من مهمترین نکته این است که وظیفه خودم را در تیم انجام دهم تا تیم به سر منزل مقصود برسد. در حال حاضر من با فضا سازی های مثبت به باقی بازیکنان این شانس را میدهم تا زهر خودشان را بریزند و بازی بدون توپ من باعث کشاندن یکی دو بازیکن به طرف من میشود. در همین بازی ها اگر توجه کرده باشید به دفعات با فضا سازی باعث شدم که دیگر بازیکنان گل بزنند و در یکی دو مورد هم وقتی بازیکنان حریف (بحرین) توجهشان به مهار دیگر بازیکنان ما شد خودم گلزنی کردم.
وظیفه من امروز کمی با گذشته فرق میکند. مادامی که پیروز بشیم و از حریف امتیاز بگیریم من وظیفه خودم را انجام داده ام.
نادر،
در مورد روزنامه هایی که فقط برای فروش بیشتر مطلب های عجیب و غریب و با غرض و مرض در ارتباط با شما مینویسند چه فکر میکنی؟
دایی،
من اصلا به انها توجه نمیکنم.
من یک بازیکن حرفه ای هستم و به قول معروف کسی را که حساب پاک است....از محاسبه چه باک است!
گرانبها ترین شاهد برای علی دایی زمانیست که میلان ماچالا یا زیکو و دیگران اینچنین از بازی من تعریف میکنند. دیگر با وجود شاهدانی حرفه ای مثل اینها جایی برای اینکه من از خود دفاع کنم باقی نمیمایند!
بگذارید هر چه که این روزنامه نما ما دلشان میخواهند بنویسند. من به انها اهمیت نمیدهم!
نادر،
از خداداد بگو،

دایی،
عزیزی بازیکن بزرگیست!
ولی این وظیفه برانکو است که بازیکنان را اون جوری که صلاح تیم است انتخاب کند. برانکو به دنبال توانایی های خاصی در بازیکنان است و نظر وی در حال حاضر این است که خداداد ان توانایی های خاص را که به درد این تیم بخورد ندارد. باید به تصمیم سر مربی احترام گذاشت!
نادر،
با نبود مهدوی کیا در بازی با اردن چه مقدار لطمه به این تیم خواهد خورد؟
دایی،
مهدی یکی از حرفه ای ترین بازیکنان ایران است. وی نشان داد که بازی برای یک تیم تمام عیار اروپایی چگونه میتواند بر روی یک بازیکن اثر گذار باشد. جای مهدی در این تیم بسیار خالی خواهد بود.
ولی متاسفانه این اتفاقات در فوتبال زیاد می افتد و ما با عوض کردن تاکتیکمان در اردن به پیروزی خواهیم رسید.
اردن تیم خوبی دارد ولی حساب ما با انها جداست. به شما ثابت خواهد شد!
نادر،
از AFC و FIFA بگو،

دایی،
ما باید راه های برخوردمان با AFC را تغییر دهیم. هر چه که بیشتر نفوذ داشته باشیم بیشتر نتیجه خواهیم داد. اوضاع به خودی خود تغییر نمیکند. باید عمل کردو زود هم عمل کرد. AFC سر ما را در چین برید!
..........در این هنگام الکسی لالاس مدیر تیم سن خوزه ارت کوییک به جمع ما پیوست و شروع به خوش و بش با دایی کرد.
از الکسی خواستم تا نظرش را در مورد دایی ابراز کند.
لالاس،
دایی بازیکن بسیار بزرگی است. زدن نود و نه گل ملی و شکستن رکورد پوشکاش کار هر کسی نیست!
متاسفانه من شانس این را نیافتم تا در فرانسه مقابل او بازی کنم. (لالاس با لبخندی سر خود را تکان میدهد). خیلی دلم میخواست که در آن بازی تاریخی حضور داشته باشم ولی متاسفانه سمپسون (مربی سابق امریکا) به من مهلت بازی نداد و من همیشه از این قضیه متاسفم. به ایران برای این پیروزی تبریک میگویم. اما تیم امریکا عجب جام جهانی وحشتناکی را پشت سر گذاشت!
نادر،
سمپسون الان در کجاست؟
لالاس،
وی تا چند روز دیگر مربی تیم لوس انجلس گالاکسی خواهد شد.
-----------------------------------------------------------------
قابل توجه است که هر دو تیم لوس انجلس گالاکسی و سن خوزه ارت کوییکس به یک گروه تعلق دارند و هر دو تیم برای امضاء کردن یک قرارداد با علی دایی در حال تلاشند!
به جرات میتوان گفت که حضور مدیر و همه کاره تیم سن خوزه ارت کوییک در میهمانی دیشب هیچگونه عملی اتفاقی نبوده!!

براستی که برای من این افتخاری فراموش نشدنی بود تا باری دیگر با کاپیتان افسانه ای تیم ملی ایران روبرو شوم و اقایی، افتادگی، و حرفه ای بودن وی هیچگاه از خاطر این حقیر محو نخواهد شد.
در پاییان میبایست از دوست بسیار عزیزم و کارشناس محترم اقای پژمان نوزاد که افتخار همکاری با او در پارس فوتبال را هم دارم برای دعوت من به این ضیافت فراموش نشدنی تشکر کنم.
پژمان جان، متشکرم!