در مشهد به دنیا آمد و از چهار سالگی بهخوانندگی علاقهمند شد. در سال 1337 رادیوخراسان او را به همکاری در رشته آواز دعوتکرد و او در آغاز کار بدون همراهی ساز باخواندن اشعار عارفانه جلب توجه هنردوستان راکرد و دیری نپایید که آوازه شهرتش به تهرانرسید و برای اجرای برنامههایی در گلها توسطروانشاد «داود پیرنیا» دعوت شد. در سال1345 با این برنامه همکاریاش را شروع کرد.از همان سال با استاد احمد عبادی آشنا شد وشاگردی و دوستی او را برگزید و از سال 1346در کلاس استاد مهرتاش شیوه و سبک ایشان را فراگرفت. از سال 1350 با استاد فرامرز پایور آشنا وتعلیم سنتور و ردیفهای آواز استاد صبا را دنبالکرد. از سال 1352 نزد استاد عبدا... دوامی کلیهردیفهای موسیقی کلاسیک و اصیل ایرانی وتصانیف قدیم و شیوه تصنیفخوانی را آموخت ودر سال 1354 استاد نور، «علیخان برومند»مراجعه کرد و سبک و روش خوانندگی سیدحسین طاهرزاده را فرا گرفت و در خلال این ایامنیز شیوه خوانندگی اقبال السلطان، تاج اصفهانی،ظلی، ادیب خوانسازی، قوامی و بنان را از رویصفحات و نوارها با دقت دنبال کرد و به رمز و رازشیوههای خاص هر یک از آنان به گونهای راهیافت. از سال 1354 تدریس هنرجویان را دررشته آواز در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاهتهران به عهده داشت و تا سال 1357 که اینرشته تعطیل شد به تعلیم دانشجویان مشغول بود.
_ موقعیت آواز سنتی را در حال حاضر چگونهمیبینید؟
شجریان: امروزه پیشرفت تکنولوژی، سنتهارا زیر فشار قرار داده، به گونهای که باعث تغییرآنها شده است. همانطور که شیوه زندگی تغییرکرده، سنتهای موسیقی هم دچار تغییر و تحولشده است.
_ یعنی به نظر شما موسیقی آوازی ایران ازبین میرود؟
شجریان: نه، هرگز از بین نخواهد رفت. اماتردید دارم که بتواند به رشد و شکوفایی خودادامه دهد. ما در صد سال گذشته هنرمندانبزرگی داشتیم که فکر نمیکنم هنرمندان نسلامروز بتوانند خود را به پای آنها برسانند. شایدیکی دو نفر از آنها در آینده بسیار به درخشد والبته همین هم برای ادامه رشد موسیقی آوازی ماکافی است.
_ به آینده چه کسانی در این هنر امید دارید؟
شجریان: از کلاسهای موسیقی شاگردان بسیاربا استعدادی بیرون آمدهاند، که فقط با رشد درآینده میتوان راجع به آنها اظهار نظر کرد.چون این راه پر مخاطرهای است و باید دید که تاچه حد پایدار نشان میدهند و راه موسیقیآوازی را ادامه میدهند و از هنرمندانی که نزدمن دوره دیدهاند و دوره عالی را همگذراندهاند، میتوانم از آقایان جهاندار،کرامتی، شفیعی، رفعتی و نوربخش نام ببرم. پسرخودم «همایون»، هم هست که در حال ادامهآموزش است. اینها کسانی هستند که شیوه مرادنبال کردهاند.
_ به نظر برخی از خوانندگان کارهای شما دردهه 1360 و پیش از آن رنگ و بوی دیگریداشت که برای دوستان موسیقی جالب بود. نظرخودتان چیست؟ آیا سبک کارهای شما درسالهای اخیر تغییر کرده؟
شجریان: طبیعی است که کار تغییر میکند، اماداوری درباره آن به ذوق و سلیقه مردم بستگیدارد. عدهای ممکن است کارهای قبلیتر یعنیزمان دهه 1350 را بیشتر بپسندند. این قضاوتهااز پسند شخصی پیروی میکند و با معیارها وضوابط هنری همراه نیست.
_ آیا شما به موسیقی پاپ علاقهمندید؟ آیاحاضرید هنر خود را به این قالب موسیقی نزدیککنید؟
شجریان: من به این نوع موسیقی، که هیچماهیت ایرانی ندارد، علاقهای ندارم. نوعموسیقی پاپ یا موسیقی مردمپسندی که اینجارواج پیدا کرده، ماهیت مردمی ندارد و همانموسیقی غربی است که توسط خوانندگان خارجاز کشور اجرا میشود و صداوسیما هم به نامموسیقی پاپ ایرانی آن را پخش میکند. تلاش مااین بوده که در بستر موسیقی اصیل ایرانی حرکتکنیم و از این اصالتها در موسیقی دفاع کنیم.
_ آیا ظرفیت موسیقی ایرانی از این کهمیشناسیم بیشتر است؟
شجریان: بله، ما حتی یک صدم ظرفیتهایموسیقی ایرانی را نتوانستهایم عرضه کنیم.پیشرفت و خلاقیت در این موسیقی، موقعیامکانپذیر است که هنرمندانی باشند که بتواننداین امکانات را رشد بدهند. هنر یک زبان است،باید هنرمندانی باشند که بتوانند این زبان را به کاربگیرند و در آن به خلاقیت و آفرینش دست بزنند.همانطور که رشد زبان ادبی به فعالیت شاعر ونویسنده بستگی دارد، در موسیقی هم بایدآهنگسازانی بیایند که بتوانند این هنر را به سویرشد و ترقی ببرند. خوانندگان و تک نوازان همدر کنار خلاقیت آهنگسازان میتوانند رشد کنند.ظهور آهنگسازان خوب،میتواند هنر موسیقی رامتحول کند; ما در صد سال اخیر آهنگسازانبزرگی داشتیم مانند عارف، شیدا و سپس مرتضیمحجوبی، و پس از آنها کسانی مانند تجویدی وهمایون خرم آمدند. امروزه نسل جوانتریداریم که چهرههای برجستهاش علیزاده، لطفی،مشکاتیان و دیگران هستند. به هر حال هرآهنگسازی هنر خود را در چارچوب شرایطزمانی ارائه میدهد.
_ شما به خاطر نارسایی سالنهای کنسرت، ازاجرای برنامههای موسیقی در ایران خودداریکردید. اشکال اصلی عرصه موسیقی سنتی را درچه میبینید؟
شجریان: باز تاکید میکنم که من همیشه مایلبودهام رابطهای با مردم داشته باشم. اگر در ایرانکنسرت نمیگذاریم، حتما موانعی دارد و از اینبابت بسیار متاسفم. من به این رابطه نیاز دارم و تنهابه خاطر شرایط ناهموار است که از این رابطهمحروم شدهام. همیشه تلاش کردهام که باشیوههای دیگر غیر از کنسرت بتوانیم رابطهایزنده با مردم داشته باشم.
منبع: مجله خانواده سبز